چكيده:
يكي از مهمترين مسائلي كه مؤسسات مالي در بازارهاي مالي با ان روبهرو هستند چگونگي تخصيص ثروت به داراييهاي متفاوت ميباشد. نظريه سبد دارايي براي حل اين مسأله اساسي بهوجود آمده است. فعالان در بازارهاي بورس همواره در تلاشند كه با انتخاب سبد بهينه به حداكثر ميزان سوددهي براي سرمايه موجود دست يابند. و براي رسيدن به اين هدف از روشهايي كه مطلوبيت مورد نظر را بهدست ميدهد استفاده ميكنند. تشكيل سبد بهينه از جمله حياتيترين تصميمات افراد حقيقي و حقوقي سرمايهگذار در مؤسسات مالي ميباشد. براي انتخاب سبد بهينه روشهاي مختلفي وجود دارد، بهعنوان مثال با در نظر گرفتن واريانس بازده هر دارايي بهعنوان ريسك آن دارايي مدل ميانگين واريانس بهدست ميآيد. با ارائه اين مدل توسط ماركويتز تحولي عميق در دانشهاي رياضيات و مالي پديدار شد. و بعد از آن دانشمندان با ارائه مدلهاي متفاوت در جهت بهبود مدلهاي انتخاب سبدا گامهاي بعدي را برداشتند. در اين پاياننامه براي انتخاب سبد بهينه روشي پيشنهاد ميكنيم كه اجراي آن از مدل ايستايي ماركويتز مشكلتر نيست. براي اين منظور فضاي دارايي را چنان گسترش ميدهيم كه شامل سبدهاي ساده (بهمعني مكانيكي) بشود و سپس سبد بهينه ايستا را در محدوده اين فضاي دارايي توسعه يافته بهدست ميآوريم. روشن است كه انتخاب ايستاي سبد مديريتشده با استراتژي ديناميك، معادل است. بنابراين ميتوان استراتژي ديناميك بهينه را بهوسيله تركيب ثابتي از سبدهاي مديريتشده بهطور خودكار تقريب زد. دو نوع سبد مديريتشده را درنظر ميگيريم: «سبدهاي شرطي» كه در هر دارايي پايه مبلغي را سرمايهگذاري ميكند كه متناسب است با ارزش متغيرهاي شرطي. «سبدهاي زمانبندين در هر دارايي براي يك دوره و با نرخ بهره بدون ريسك در ساير دورهها سرمايهگذاري ميكنند.
واژگان كليدي: بازده، تئوري سبد سرمايهگذاري ماركويتز، سبد شرطي، سبد زمانبندي، سبد بهينه، مدل اتورگرسيون