دوشنبه 31 اردیبهشت ماه 1403 | ثبت نام | ورود | کاربر مهمان  | فارسی   English
قیمت‌‌های ارز همواره بر حسب کمیت‌‌های پولی تعریف می‌شود؛ در ایران نیز طبعاً همین روال علمی معمول بوده است. چهل‌وچند سال است که قیمت ارز به استثنای وقفه‌های کوتاه سیر صعودی داشته است چرا که نقدینگی به دلیل کسری‌های عمده بودجه دولت، به دلیل بدهی عمده بانک‌ها به بانک مرکزی، به دلیل بدهی‌های بزرگ شرکت‌‌های دولتی به بانک مرکزی، به دلیل فروش ارز زیاد دولت به بانک مرکزی در روزهای خوش صادرات نفت و… رشدهای دائمی داشته است. امروز نیز سیاست‌گذار در اندیشه کنترل متغیرهای پولی است تا قیمت ارز را کنترل کند. اما وضعیت جاری متفاوت است. از سال ۱۳۹۷ رشد سطح عمومی قیمت‌ها از افزایش نقدینگی بیشتر بوده است. این را می‌توان چنین تعبیر کرد که متغیرهای تعیین‌کننده قیمت ارز حداقل تا حدی از کمیت‌های پولی فراتر رفته است. با توجه به وضعیت روابط خارجی جاری ایران، موقعیت برجام و تحریم‌ها، روشن است که متغیر «سیاست» اکنون تأثیر اصلی را بر قیمت ارز دارد؛ محدودکردن و محروم‌کردن ایران از دسترسی به ارزی که حاصل صادرات پرمشقت امروز کشور است، در کنار گرایش عمده به خروج سرمایه از کشور، عامل عمده افزایش نرخ ارز این روزهاست. به بیان دیگر، فقط بررسی معمول متغیرهای پولی توضیح نمی‌دهد که چرا قیمت ارز با این شتاب و سرعت بالا می‌رود، بلکه این عامل که ایران نمی‌‌تواند از بخش بزرگتری از ارز صادراتی خود استفاده کند، دلیل اصلی بروز وضعیت جاری است. وقتی نسبت نقدینگی به سطح عمومی قیمت‌­ها صعودی نیست، این بدآن معناست که سیاست‌گذار نباید به ابزار سیاست‌گذاری قدیم برای کنترل انتظارات مردم بپردازد؛ بدآن معناست که اقتصاد با سرعتی بسیار بالا به سمت نرخ‌های تجربه‌نشده تورم حرکت می‌‌کند. سیاستگذار باید بداند که در این شرایط فقط با کنترل متغیرهای پولی راه به جایی نمی‌‌برد، بلکه به‌‌علاوه بیش از آن‌که به دنبال کنترل نقدینگی باشد، باید به ترکیب «پول» و «شبه پول» در متغیر نقدینگی حساس باشد. عمده آن است اقداماتی انجام دهد که ارز کشور در دسترس قرار گیرد، و گرایش به خروج سرمایه از ایران آرام گیرد. در چنین شرایطی، پیش‌بینی اینکه قیمت ارز با دقت قابل‌قبول چه خواهد شد، ممکن نیست. تنها می‌توان گفت که روند افزایشی است، و سرعت تغییرات هم می‌تواند بسیار شدید شود. البته، چارتیست‌ها با نمودارهای خود سطوح مقاومتی را برای قیمت ارز و تغییرات آن تعریف خواهند کرد، ولی دقت این پیش‌بینی‌ها محدود است. افزایش قیمت دلار و تضعیف قیمت دینار در کشور عراق طی دو ماه اخیر دلیل مشابهی داشت، با این تفاوت که دولت عراق توانست با سرعت مذاکره کرده و وضعیت عادی را به بازار برگرداند. اگر سیاست‌‌گذار به اقدام عاجل دست نزند، و علت اصلی افزایش قیمت ارز (و به تبع آن سطح عمومی قیمت‌ها) را نادیده بگیرد، آحاد جامعه را در معرض این خطر عمده قرار می‌دهد که نرخ‌های تورم لجام‌گسیخته‌تری را تجربه کنند.
Print Send to Friends
سه شنبه 11 اردیبهشت ماه 1397 | hits : 2704 | Code: 1540
نام مقاله : در مورد اقتصاد آموزش و پرورش
نام مؤلف : حسین عبده تبریزی
نام مترجم :
تاريخ‌ انتشار : اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۷
اول‌بار چاپ ‌شده در نشريه : نشریه‌ی توسعه و صنعت


۱. بودجه‌ بخش آموزش محدود است. نسبت هزینه‌های آموزش به تولید ناخالص ملی طی سال‌های اخیر افزایش نیافته است. در قیاس با کشورهای هم‌سطح، این نسبت نیاز به بهبود دارد. هر چند که محدودیت‌های درآمدی جاری اجازه‌ افزایش جدی نمی‌دهد، اما امیدوارم طی سال‌های پیش‌رو و با گشایش امکانات اقتصادی، این مهم امکان‌پذیر شود.
۲. کمبود منابع بودجه‌ای نباید وزیر را از تجهیز منابع باز دارد. تلاش برای افزایش بودجه‌ اختصاصی، بدون فشارآوردن به اقشار ضعیف‌تر جامعه و بدون ایجاد تبعیض آموزشی، می‌باید دنبال شود. به علاوه، در همه‌جای دنیا نهادهای خیریه، وقفی و مردم‌نهاد بعد از دولت، نقش اساسی در تامین هزینه‌های آموزشی دارند. تا این تاریخ، وزارت آموزش و پرورش به طور نظام‌مند کم‌تر از این منابع استفاده کرده است. تلاش همه‌جانبه‌ای در راستای تامین منابع متکی به این نهادها به عمل خواهم آورد.
۳. شفافیت در صرف مخارج و نظارت مستمر بر مصارف ضرورت تام دارد. منابع محدود بودجه‌ای را باید با کارایی بالا به مصرف رساند. اقدامات متعددی در این زمینه باید به عمل آورد. ایجاد پایگاه‌های اطلاعاتی، استفاده از فناوری اطلاعات و اتوماسیون و استانداردسازی هزینه‌ها باید از جمله اقدامات پیش‌روی وزیر آموزش و پرورش باشد.
۴. «عدم‌تمرکز» نقشی اساسی در ارتقای سطح آموزش، انطابق واقعیات بومی و محیطی با آموزش و ارتقای سطح کارایی معلمان و کادر آموزشی دارد. در عین حال، «عدم‌تمرکز» صرفه‌جویی اقتصادی عمده‌ای به همراه دارد و به آنچه در بند بالا پیرامون شفافیت در صرف مخارج و صرفه‌جویی در منابع محدود گفته شد، کمک می‌کند؛ انگیزه‌های مشارکت را به‌شدت ارتقا می‌دهد؛ و این فرصت را فراهم می‌آورد که از ظرفیت‌های گسترده‌تری استفاده شود.
۵. بودجه ـ محور بودن فعالیت‌ها تا سطح مدرسه و نظارت انجمن‌های اولیا و مربیان بر مصرف هزینه‌ها روش معمول در بسیاری از کشورهاست که با برنامه‌ «عدم تمرکز» همخوانی کامل دارد.
۶. سال‌هاست که سهم فضاهای آموزشی مصوب در نقشه‌های جامع شهری به وزارت آموزش و پرورش تحویل داده نشده است. این‌جانب طی برنامه‌ای منظم و منطبق با قوانین جاری، این سهم را از شهرداری‌های هر شهر طلب و دنبال خواهم کرد. این‌ها اموالی است که طبق مقررات به آموزش و پرورش تعلق دارد، و تحویل آموزش و پرورش نشده است. در واقع، این مطالبات آموزش و پرورش از شهرداری‌های شهرهای مختلف است.
۷. اصلاح وضعیت صندوق ذخیره‌ فرهنگیان به یکی از مطالبات اصلی فرهنگیان بدل شده است. وزیر آینده‌ باید تحلیل دقیقی از وضعیت صندوق و شناسایی راه‌حل‌های رفع مشکلات آن داشته باشد. مشکل اصلی به وضعیت بانک سرمایه برمی‌گردد که نه فقط در تله‌ گرفتاری‌های کلی نظام بانکی درآمده است، بلکه مشکلات خاص خود را هم دارد. حل مشکلات این صندوق و به‌ویژه بانک امری دشوار است که وزیر جدید باید با انتخاب مدیران حرفه‌ای به حل آن اهتمام کند.
۸. استفاده از ابزارهای جدید بازار سرمایه همچون صندوق‌های نیکوکاری می‌تواند به گردآوری منابع برای بخش آموزش کمک کند. توجه مسوول جدید وزارت آموزش و پرورش به این ابزارها ضرورت دارد.
۹. افزایش بهره‌وری در استفاده از امکانات رفاهی وزارت آموزش و پرورش در گرو مدیریت حرفه‌ای و تخصصی این امکانات است. مسوولیت وزیر در این عرصه به‌کارگیری افراد متخصص و حرفه‌ای است تا با مدیریت صحیح دارایی‌های وزارت آموزش و پرورش، سطح بالاتری از خدمات رفاهی در اختیار فرهنگیان قرار گیرد.

*حسین عبده تبریزی – مشاور وزیر راه و شهرسازی در امور مدیریت و تأمین منابع مالی

فرم ثبت نظر
نام
آدرس ايميل
متن نظر *
متن کنترلی را وارد کنيد *

در اين بخش نظری ثبت نشده است.
© Copyright 2011 iranfinance.net All Rights Reserved. Powered by : HomaNic.com | Developed by :